نماز در کلام شهیدان
شهید حسینعلی، فرهاد:
نماز،
مؤمن را عوض میکند و به انسان سیر میدهد، از معقول به سوی مشهود. نماز
برای سلب عادت است پس باید مواظب بود که خودش یک عادت نشود.
شهید خطیبی نیا، علیرضا:
در موقع نماز کسب و کار را کنار بگذارید و با خدا به معامله بپردازید که خداوند بهترین تجارت کنندگان است.
فصل اول: نماز در وصیت نامه شهیدان
1- شهید آخوند رجبی علی:
- و بدانید، نماز خوب انسان را از فحشاء و منکر دور میکند، نماز را با حضور قلب اقامه کنید...
2- شهید احمدی، علی:
شما را در بر پاداشتن نماز و احکام الهی و روزه سفارش میکنم زیرا آنچه ما را موفق و پیروز میدارد، اسلام است و خدا.
3- شهید اعلایی، رضا:
مردم
شریف ایران! برای شناختن حق و باطل ایمان لازم است و لازمه ایمان تقوی
میباشد به نظر من یکی از راههای به دست آوردن تقوی نماز و قران است.
4 – شهید امامیان، سید محمد جواد:
ما
هنوز جزو هدایت نیافتگانیم به این دلیل که تعبد ما نسبت به شیطان خیلی
بیشتر است. در نمازهایمان سست، در انجام فرائض سست، اصلاً در اصل بندگی
ضعیف هستیم. اگر بنده واقعی او باشیم لذتی بالاتر از آن نیست. به شما سفارش
میکنم که عبد خدا باشید نه غیر.
5- شهید بنی سعید، سید محمدحسن:
هرگاه در نماز حضور قلب نداشتید بعد از آن یک صفحه قرآن بخوانید.
6- شهید پورسعید، حمید:
نماز برّنده ترین سلاح برای نابودی دشمنان خدا و کمال انسانیت و کوبندهترین سلاح برای دشمنان است.
7- شهید تقدسی، مجید:
سعی
کنید با تقوا باشید از هر نظر: از نظر اخلاقی، اجتماعی، مذهبی و دینی و با
اخلاق اسلامی با مردم و برادران دینی خود برخورد کنید. نمازهای یومیه را
سروقت بخوانید و فروع دین و احکام را یکی یکی اجرا کنید.
8- شهید ثابتی، علی:
نگذارید نماز یومیه قضا شود، چراکه نماز انسان را از تمام کارهای زشت باز میدارد.
9- شهید حسینعلی، فرهاد:
نماز،
مؤمن را عوض میکند و به انسان سیر میدهد، از معقول به سوی مشهود. نماز
برای سلب عادت است پس باید مواظب بود که خودش یک عادت نشود.
10- شهید حسینی خادم، محمد:
با مناجات و دعا و نماز دلت را آرام کن و بدان که هرگاه خدا را بخوانی صدایت را میشنود.
11- شهید خطیبی نیا، علیرضا:
در موقع نماز کسب و کار را کنار بگذارید و با خدا به معامله بپردازید که خداوند بهترین تجارت کنندگان است.
12- شهیدا رجب بیگی، مهدی:
برسجادهای
به وسعت زمین، با تربتی بر خون شهیدان رنگین، بر قبلهای به عمق هستی، در
صفوفی به شکوه اقیانوس، با ایمانی راسختر از کوهها، با آیاتی به زیبایی
حقیقت، به امامت نور خورشید نماز میگزاریم.
13- شهید سیرجانی، رجب:
و
آن دسته از برادرهای جوان که نماز را سبک میشمارند توجه داشته باشند که
حضرت علی (علیه السّلام) به خاطر نماز جنگید و حتی در جبهه جنگ، وقت نماز
را فراموش نمیکرد.
14- شهید شفقی، صمد:
هرگز نماز را ترک مکنید و برای نماز بهانه نیاورید.
15- شهید شمشیری، حسین:
نماز را اول وقت و به جماعت بخوانید که منشاء همه سعادتها نماز است.
16- شهید طالشی، ابراهیم:
تو
باید سرنوشت خویش را دست گیری و با اراده خویش آسمان زندگیت را نورانی
گردانی و این امر ممکن نیست مگر اینکه عاشقانه و خالصانه نماز را اقامه
کنی.
17- شهید عبدالله زاده، یعقوب:
درود من به پدر و مادرم که مرا با کلمات روح پرور نماز آشنا ساختند.
18- شهید عناصریان، علی:
ببینیم
که وقتی به نماز میایستیم تا چه اندازه از خود هجرت میکنیم و به سوی خدا
پرواز مینمائیم. این هجرت از خود و پرواز و طیران به سوی او، انعکاس
ایمان و تحقیق و بررسی فکری و قلبی ما درباره خداست. به عبارتی باورمان
نسبت به سیطره خداوند باری تعالی نسبت به خود ماست.
19- شهید غنی، سید عباس:
نماز ستون دین اسلام است و اسلام ستون انسانیّت.
20 –شهید فرجی، هیبت الله:
"نماز
عشق دو رکعت" است که وضوی آن جز با خون صحیح نیست. نمازی است که هرجا
نمیشود بجا آورد مگر در قتلگاه، پس با فضیلتترین آن در حرم کربلاست.
"نماز
عشق دو رکعت است" مقدمات فراوان میخواهد، اول عاشق باید دل را به اشک
شستشو دهد؛ بعد، از عشق لقاء بسوزد. تا آنکه این سوختن در خانه تنش افتد و
با خون، وضویش را آماده سازد.
"نماز عشق دو رکعت است" بعد از نماز،
ملائک را در اطراف میبینی که آمادهاند تا تو را به معراج و دیدار خدا
برند. معمولاً در جبهه بجا آورده میشود. بر تمامی آنها که به جبهه مشرف
شدهاند واجب میشود؛ چون شهادت را انتخاب کردهاند. این دو رکعت نشانهی
پیروزی است. چون شهادت نیز خود پیروزی است.
"نماز عشق دو رکعت است" اما نمیشود؛ نوشت چرا که نوشتن برای این نشاید.
"نماز عشق دو رکعت است" رکعت اول: خونین شدن "تن" رکعت دوم: آزاده شدن" روح"
کسی
نیست و نخواهد آمد که لذت و مناجات این نماز را بداند، چرا که بجا
آورندگان آن شهیدانند و کسی ندانست که عاشق با این نماز تا کدامین منزل
دوست را پیمود اما غنچههای باز شده خونین در بدنش گواهی میدهند که به
سرمنزل لقاء رسیده است.
21- قاسم پور، احسان:
چون کام جانم تشنه لقای حضرت حق است که با شراب وصل سیراب میشود پس میروم تا نماز خون بخوانم در دریای عشق شنا کنم.
22- شهید قره گزلو، توکل:
تهذیب
به معنای پاک کردن خود از خویها و عادات حیوانی است. هرگاه صفات رذیله را
از وجود خود بیرون نمودیم آنگاه خود را میشناسیم و هرگاه خود را شناخیتم
خدای خود را بهتر میشناسیم. یکی از بهترین راههای شناختن نفس و تهذیب
خود، به جای آوردن نمازهای واقعی است که در آن فقط و فقط خداوند مد نظر
باشد.
23- شهید کارور، محمدرضا:
با قلبی پاک نماز به جای آورید و با انجام فرامین مقدس اسلام، خود را به خدا نزدیکتر کنید.
24- شهید کاشانی، سعید:
معنی
نماز را حتماً یاد بگیر، در موقع برخورد با مشکلات کوچک و بزرگ است که
فواید بیشمار نماز را متوجه میشوی و درک میکنی که نماز روح انسان را
تغییر میدهد. البته مقدار تأثیر آن بر آدم بستگی به ایمان و توجه او دارد.
25-شهید کلهر، ابوالفضل:
به
گفته قران نماز- این شیوه الهی- را به پا دارید که بدانید نماز کارخانه
انسان سازی است. این نماز و قرآن است که عشق به خدا و شهادت را نزدیکتر می
کند.
26 –شهید ماجدی، مصطفی:
صلابت، ابهت، همت، عظمت، وحدت، رفعت، جلالت و حشمتمان در یک چیز است و آن نماز است.
صلابت غیرتمان، ابهت همتمان، عظمت وحدتمان، هیبت قوتمان، رفعت عبادتمان، جلالت کثرتمان، حشمت اخوتمان یکی است نماز.
برادرم
و خواهرم، همه را به تقوای خداوند تبارک و تعالی، که تنها معیار فضیلت است
و نماز و امر به معروف و نهی از منکر و دعا که سلاح مؤمن است و قرآن مجید
که حق عظیم به گردن ما دارد سفارش میکنم.
27 – شهید محمودی، سیدحسن:
بچههای کوچک را از همین حالا به نماز خواندن عادت دهید و فطرت پاک آنها را به سوی پروردگارشان جلب کنید.
28-شهید مشهدی عبدالله، محمدرضا:
پدران و مادران عزیز مسلمان و مؤمن، از همان اوان کودکی فرزندانتان را به خواندن قرآن و برپاداشتن نماز آشنا کنید.
29- شهید معتمد، محمدمهدی:
برادران عزیز نماز را با تفکر و آرامش قلبی و روحی و جسمی بخوانیدکه مایه لطف خداوند تبارک و تعالی خواهد شد.
30- شهید منزوی ، حسن:
فکر نمیکنم که نیم ساعت نماز لطمهای به درس و زندگانی شما بزند. بلکه همواره شما را در راهی قرار میدهد که رو به پیشرفت باشید.
31- شهید نوروز پور، محرم:
از نماز و قرآن جدا نشوید، زیرا رستگاری مؤمن در این دو مورد است.
32- شهید معینی، ابوالقاسم:
ناگهان
دیدم جوانی به طرف ما آمد و گفت: "لا اله ال الله، محمد رسول الله (صلّی
الله علیه و آله و سّلم)" اول جا خوردیم و روی زمین دراز کشیدیم جلوتر که
آمد دیدم از بسیجیهای مخلص است. گفتم: برادر چه شده است؟ به کجا میروی؟
گفت: ترکش خوردهام، کمک میخواهم.
درآن
تاریکی شب دستش را دراز کرد و گفت: مثل اینکه این دست من در اثر ترکش قطع
شده است و به یک پوست بند است. آنرا بگیر و بکش، اگر کنده شود، خودم
میتوانم به عقب بروم.
به شهید ابوالقاسم معینی گفتم: تو این کار را بکن.
گفت: من طاقتش را ندارم، اگر میتوانی کمکش کن.
دستش
را کشیدم و جدا کردم حتی یک تکان هم نخورد. بعد دست قطع شده را از من گرفت
و همان طور که از محل قطع شدن خون بیرون میجست، آن را روی خاک گذاشت. با
یک دست دیگر سر به سجده نهاد سپس نماز شکر گزارد و گفت: خدایا قبول کن، من
این دست را در راه امام حسین (علیه السّلام) دادم.
33- شهیدگمنام
داشتیم
آماده میشدیم برای عملیات بیت المقدس (4) که قرار بود در شاخ شمیران
انجام بشود. قرار بود برویم شناسایی. اذان صبح که گفت شد، سریع آمدیم توی
چادر، تا نماز بخوانیم و حرکت کنیم.
هفت، هشت نفری توی چادر بودند.
بعضی مشغول نماز بودند، بعضی هم تازه میخواسنند نمازشان را شروع کنند که
صدای غرش هواپیما پیچید توی گوشم. فهمیدم منطقه ما شناسایی شده. بمباران
شروع شد. راکتها و بمبهای خوشهای انگار زمین را شخم میزد. دو سه تا
راکت افتاد کنار چادر ما که چادر ستاد لشگر محسوب میشد.
من تازه قامت
بسته بودم که مجروح شدم. برادری که در حال تشهد بود، یکهو به سجده رفت و
همان طور ماند. خوب دقت کردم، دیدم از کنار پیشانیاش رگه خونی بیرون زد.
ناخودآگاه یاد ضربت خوردن حضرت علی (علیه السّلام) در محرا ب مسجد کوفه
افتادم. این بچهها به آقای خودشان اقتدا کرده بودند. حتی شهادتشان هم علی
گونه بود